کوچک که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم

اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم

کاش دلهامو ن به بزرگی بچگی بود

کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش را

از نگاهش می توان خواند

کاش برای حرف زدن نیازی به صحبت کردن نداشتیم

کاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود

کاش قلبها در چهره بود

اما اکنون اگر فریاد بزنیم کسی نمی فهمد

ودل خوش کرده ایم که سکوت کرده ایم

سکوت پر بهتر از فریاد تو خالیست

سکوتی که سرشار از نا گفته هاست

نا گفته هایی که گفتنش یک دردو نگفتنش هزاران درد دارد

دنیارو ببین... بچه که بودیم همه چشمای خیسمونو میدیدن

بزرگ شدیم هیچکی نمیبینه

بچه بودیم تو جمع گریه میکردیم

بزرگ شدیم تو خلوت

بچه بودیم راحت دلمون نمی شکست

بزرگ شدیم خیلی آسون دلمون می شکنه

بچه بودیم اگه دلمون می شکست با یه آبنبات دلمونو بدست می آوردن

بزرگ که شدیم وقتی دلمون رو شکستن با هیچ چیز دیگه نمی شه درستش کرد

فقط جای شکستگیش روی دل میمونه با هیچ آبنباتی درست نمی شه

بچه بودیم همه رو 10 تا دوست داشتیم

بزرگ که شدیم قضاوتهای درست وغلط باعث شد که اندازه دوست داشتنمون تغییر کنه

کاش هنوزم همه رو به اندازه همون بچگی 10 تا دوست داشتیم "




تاریخ: شنبه 24 آبان 1393برچسب:دنیای کودکی,
ارسال توسط ناصر پیکری

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 44
بازدید هفته : 74
بازدید ماه : 74
بازدید کل : 454985
تعداد مطالب : 136
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

Alternative content



استخاره آنلاین با قرآن کریم