فضای مجازی به موازات فضای حقیقی در حال رشد، ظهور و بروز است و همگام با جامعه آبستن بسیاری از اتفاقات و حوادث هستند. این فضا از آنچنان اهمیتی برخوردار است که بسیاری از رخدادها و رویدادهای فضای حقیقی نشات گرفته از این فضا می باشند و حوادث و رویدادها مانند بذری هستند که پس از رشد و نما در فضای مجازی می توان میوه و محصول آن را در فضای حقیقی مشاهده نمود بطور خلاصه نقطه اغاز و شروع جریانات روزمره، فعالیت ها و اقدامات مهم در این فضا رقم خورده و دوران جنینی رخدادها در این فضا سپری می گردد. این فضا خواه ناخواه یکی از لوازم و ضروریات تعامل و ارتباط انسان ها قلمداد گردیده و بنا به برخی ویژگیها نظیر؛ سرعت، بی زمانی، بی مکانی، دسترس پذیر بودن، شکل گرفتن فضای گفتمانی، عدم سلسله مراتبی، افقی بودن، امکان شکل گیری افکار عمومی در خصوص موضوعات مختلف و ... با سرعت بالایی در حال تکثیر است و همانند فضای حقیقی جوامع، مکانی برای پیوستن و تشکیل گروهها و شکل گیری شبکه روابط افراد حول موضوعات متنوع و متعدد گردیده است. گرچه تاثیرگذاری و نقش پررنگ داشتن در این فضا به سابقه فعالیت و اعتبار بر می گردد اما نباید این نکته را فراموش کرد که این فضا به مثابه سیلی ویرانگر است که بزودی بسیاری از شبکه اجتماعی روابط سنتی رو در رو و حقیقی را به زیر آب خواهد برو و تنها جلیقه نجات شبکه های اجتماعی سنتی، سوار شدن و سکنی گزیدن در این فضا می باشد.
سرم را نه ظلم می تواند خم کند ،
نه مرگ ،
نه ترس ،
سرم فقط برای بوسیدن دست های تو خم می شود مادرم ؛از اعماق وجودم اعتقاد دارم که هر روز، روز توست ...
کسی که سخنانش نه راست است و نه دروغ "فيلسوف" است.
کسی که راست و دروغ برای او يکی است، "چاپلوس" است.
کسی که پول مي گيرد تا دروغ بگويد، "دلال" است.
کسی که دروغ می گويد تا پول بگيرد، "گدا" است.
کسی که پول می گيرد تا راست و دروغ را تشخيص دهد، "قاضی" است.
کسی که پول می گيرد تا راست و دروغ را بهتر نمایان سازد، "وکيل" است.
کسی که با دروغ غریبه است و جز راست چيزی نمی گويد، "بچه" است.
کسی که به خودش هم دروغ می گويد، "متکبر" است.
کسی که حتی دروغ خودش را باور می کند، "ابله" است.
کسی که سخنان دروغش شيرينست، "شاعر" است.
کسی که علیرغم ميل باطنی خود دروغ می گويد، "همسر" است.
کسی که اصلا دروغ نمی گويد، "مرده" است.
کسی که دروغ می گويد و قسم هم می خورد، "بازاری" است.
کسی که دروغ می گويد و خودش هم نمی فهمد، "پرحرف" است.
کسی که دروغ گفتنش را مصلحت آمیز عنوان می کند، "خوش خیال" است.
کسی که مردم سخنان دروغ او را در برخی مواقع راست می پندارند، "سياستمدار" است.
کسی که مردم سخنان راست او را دروغ می پندارند و به او می خندند، "ديوانه" است.