در مراودات روزانه آنقدر از شنیدن حرفهای تکراری و تقلید واژه ها نفرت داریم و مایه آلرژی و حساسیت برای روح و روان ما گردیده اند که حوصله شنیدن جمله های دیگر را نداریم. متاسفانه تا دلت بخاد دور و ورمان از اینجور حرفها پر است و ما را حصار و زندانی کرده اند. چه بخاهیم و چه نخاهیم گریزی هم نیست. زیرا گوشها و شنواییها فقط فرکانس این جملات را میگیرند( در اداره، مجامع عمومی) و عادت کرده ایم به این نوع حرافیها و تعریفها. اگر کارمند باشی حتما رئیست از گفتن چشم و قربان خوشش میاد. اگر دانش آموز یا دانشجو باشی مجبوری به رغم میل باطنی یکسری تعاریف و تمجیدها را بکار ببری. یعنی خودت نباشی و دائما حرفهای ضبط شده و عامه پسند را در دیالوگ های روزانه بکار ببری. اگه غیر از این باشی شما را متهم می کنند به بی ادبی. آخه چرا باید صراحت گویی و راستگویی در میان حرفهای متقلبانه جایی نداشته باشد و عصای تیزرو و تندروی ما حرفهای مزورانه باشد.
قرار نیست همیشه خدا را با خرما داشته باشیٰٰ بالاخره ما عادت کردیم به قناعتٰ. آدمهای قانعی هستیم و بقول معروف صبر را پیشه خودمون میکنیم تا ببینیم بعدش چه میشه. حتی از دوتا اگه به یکیش هم نرسیم بازم خدا را شکر میگوییم. ولی گوش شیطون کرٰ اگه هر دوتاش نصیبمون شد. یه شگفتی وصف ناپذیری برای خودمون و اطرافیانمون رقم میخوره. چرا چون بی سابقه بوده و ما هم از اول انتظارشو نداشتیم. حالا با همه این حرفها میخام بگم؛ از رحمت خداوند هیچ چیز دور از انتظار نیست. پس همت را بلند که مردان روزگار از همت بلند به جایی رسیدند. بعضی وقتها نباید خساست خودمون را با قناعت اشتباه بگیریم. یعنی اینکه؛ همیشه بیشترین و بهترین را بخواه و لااقل توی این زمینه خساست بخرج نده. تو اگر تنگ نظری. بخودت مربوطه. خداوند رحمتش بی منتهاست. اندازه برای ما حسودا مطرح است. برای خدا بی کران است. یاد بگیریم حرکت کنیم. تلاش کنیم و سخت کوشی داشته باشیم. و به چیزهای کم راضی و قانع نباشیم. درب رحمت همین نزدیکیها باز است. بشتاب به سویش.
امید در زندگی نقطه آغاز و شروع موفقیت است و برعکس ناامیدی و یاس پیشاپیش قبول شکست است. گاهی باید مشکلات را به جان خرید فقط به بهانه امید، گاهی باید هزینه ها داد و دم نزد و فقط با امید، امیدوار بود. امید موتور محرکه انسان است و بس. امید جرقه تندبادها، طوفانها، زلزله ها و انقلاب های درونی و شخصیتی است. بلا را به جان خریدن، سکوت کردن، تحمل شدائد و ناملایمات، همه و همه فقط با دلخوشی امید. خدایا همه را با امید زنده نگهدار و با امید راهی سفرمان کن. سفری که هچیکس یارای یاری ندارد، فقط امیدمان تویی و بس.
شاید براتون پیش آمده وقتی دنبال چیزی میگردی و خیلی هم بهش نیاز داری، تلاشت بی نتیجه میشه و عین ستاره دنباله دار برات دنباله درست میکنه، برات کمیاب میشه و از این حرفها. اما حالا بعد از کلی اذیت و سرگردانی، وقتی جور میشه، بعدش انگار وفور نعمت هست و خودش میفته جلو پاهات و هر روزه سر راهت قرار میگیره. نمیدونم چه حکمتی است که وقت نیاز پیداش نمیکنی اما بعدا تا دلت میخاد برات پیدا میشه. این هم حکایت ادمهای امروزیه که در وقت تنهایی و ناراحتی، آرامش و محبت براشون مثل ستاره سهیل میشه ، اما در ایام خوشی تعداد آدمهای بامحبت از در و دیوار برات میباره و خودش مثل علف جلو پات سبز میشه.